نسل جوانی که در بخش عمدهای از سالهای دههی شصت، در متن حادثهها و حماسههای دفاع مقدس حضور داشت، درک و فهمی عمیق از آموزهها و مفاهیم دینی و انسانی داشت. پشتوانهای ارزشمند از مفاهیم گرانسنگی همچون تعبد، شناخت، عرفان، مردمداری، ترجیح دیگران بر خود، تزکیه و خودسازی، شهادت و مانند آن، این نسل را بهدرجهای از آگاهی رسانده بود که در تشخیص و عمل به آنچه باید، نه تنها درنگ نمیکند بلکه با همهی وجود و سرشار از اشتیاق پای در میدان میگذارد و بر سر تشخیص و تکلیف خویش تا پای جان میایستد.
مجتبی بهتنهایی یک نمونهی لازم و کافی از این دست جوانان است. او شیفتهی مطالعه و آموختن بود و از این کتابخانه به آن کتابخانه در پی کتابی بود که نخوانده باشد. اگرچه در مقام مقایسه، به آثار استاد مطهری و علامه محمدتقی جعفری علاقهی بیشتری نشان میداد.
کتاب میخواند و میآموخت و یادداشت برمیداشت و آنچه را آموخته بود، بیهیچ اظهار فضلی و فروختن فخری، از هر آنکه تشنهی دانستن و فهمیدن بود، دریغ نمیکرد.
مجتبی در مقام جستجوگری که شیفتهی دانستن و آموختن بود، در نوشتههای استاد مطهری، اهمیت و ارزش دانش و اندیشه و جایگاه آن را از نگاه اسلام اینگونه درمییابد:
«از اسلام فقط با یک نیرو میشود پاسداری کرد و آن علم است و آزادی دادن به فکر مخالف.»(استاد مطهری، مقدمهای بر انقلاب اسلامی)
و مفهوم و ویژگیهای تقوا را از نگاه فیلسوف و عالم وارسته و فهیمی همچون علامه جعفری اینچنین میآموزد:
«یک معنای دیگر برای تقوا و ترس از خدا این است که متوجه باشی که تو انسان، آن موجود باعظمتی که روحی از عظمت الهی در تو دمیده شده است. تو با آگاهی به این استعداد فوق جهان هستی و تن دادن به تحولات تکاملی تا ورود به جاذبهی ربوبی پیش خواهی رفت. آیا خنثی کردن این استعداد و روی خاک ریختن پیمانهای که از مقام ربوبی پر میشود بیم و هراس ندارد؟»(تفسیر نهجالبلاغه، علامه جعفری، ج 5، ص 64)
و یا از همین نگاه، میآموزد که شهادت، مفهومی بس والاتر و بالاتر از آنچه گاه تصور میشود،دارد:
«شهادت عبارت است از پایان دادن به فروغ درخشان حیات در کمال هشیاری و آزادی و آشنایی با ماهیت حیات که از دیدگاه معمولی عقل و خرد در متن طبیعت، مطلوب مطلق میباشد، در راه وصول به هدفی که والاتر از حیات طبیعی است.»(تفسیر نهجالبلاغه، علامه جعفری، ج 6ص 3)
و اینگونه مجتبی به این استنباط روشنگر دست مییابد که میتوان با دو بال دانش و تقوا از زمین تعلقات و دلبستگیها و وابستگیها برخاست و تا قلهی رفیع شهادت، در بلندترین نقطهی کمال انسانی پرواز کرد.
«چون اویس از خویش فانی گشته بود آن زمینی، آسمانی گشته بود.»
(مولانا)
پینوشت: این مطلب با الهام از خاطرات حجتالاسلام والمسلمین هادی قبادی دربارهی شهید مجتبی آدینهوند نوشته شده است.