منبع : روزهای ناب ، یادهای نیک ( دکتر کورش هادیان )
امروز مشغول خواندن متن خاطراتی بودم که جناب حاجآقا هادی قبادی از سالهای دوستی و همراهی با شهید مجتبی آدینهوند نوشته و برای بنده فرستاده بودند. جناب قبادی به نکات ارزندهای در توصیف و تشریح ویژگیهای شخصیتی شهید مجتبی اشاره کردهاند، از جمله عبادت و انس با قرآن و خصلتهای نیکوی اخلاقی و توانایی در نویسندگی و سخنوری و علاقه و پشتکار فراوان در جستجو و اندوختن علم و دانش.
ضمن سپاس فراوان از ایشان، اعتراف میکنم که مطالعهی این متن نسبتاً کوتاه اما عمیق بار دیگر مرا به سالها و روزهایی برد که در کنار انسانهای بزرگ و بزرگواری همچون مجتبی آدینهوند زندگی میکردم و امروز که به پشت سر نگاه میکنم آن روزگار را در ردیف مفیدترین دورههای زندگی خویش مییابم.
بنده متأسفانه برخلاف جناب قبادی و برخی دوستان دیگر، از همراهان نزدیک شهید مجتبی نبودم هرچند بهطور کلی از سعادت مصاحبت با آن شهید بزرگوار نیز محروم نبودهام.
آنچه بهعنوان یک برجستگی ویژه در خصلتها و رفتار شهید مجتبی در ذهن من نقش بسته، متانت در گفتار و رفتار و ژرفای وجود و شخصیت آن عزیز است.
مجتبی با وجود اینکه در سنین نوجوانی و جوانی بود اما شخصیتی واقعاً پخته و عمیق داشت. سخن گفتنش اندک اما اثرگذار بود. وقتی حرف میزد انسان بهدرستی درمییافت که این سخنان برخاسته از ذخیرهای سرشار از تأمل و مطالعه است و این تأیید نکتهای است که جناب قبادی در خاطرات خویش به آن اشاره کرده و گفتهاند که مجتبی آثار اساتید بزرگی همچون علامه مطهری و محمدتقی جعفری را مطالعه و خلاصهنویسی کرده بود. نکتهای که بنده تا امروز از آن بیاطلاع بودم.
رفتار مجتبی بهگونهای بود که شخص را مجذوب خویش میساخت. کافی بود یک بار با او برخورد داشته باشی، آنقدر متین و مهربان و آرام بود که تو را شیفتهی خود میکرد.
شاید امروز همهی بزرگوارانی که خاطرات و نکاتی، شفاهی یا مکتوب، از شهید مجتبی و امثال این شهید عزیز در اختیار دارند، این ضرورت انکارناپذیر را بهعنوان وظیفهای خطیر بپذیرند که معرفی جامع و کامل هر یک از این عزیزان، بیاغراق میتواند تصویری واقعی و روشن از آنچه در سالهای دفاع مقدس بر فرزندان این مرزوبوم گذشته برای نسل امروز ترسیم کند.
نسل امروز بهشدت تشنهی دریافت این حقیقت روشن است که میراث ماندگار نسلی که بار حادثهها و حماسههای هشت سال دفاع مقدس را بهدوش کشید، نخست و بیش و پیش از هر چیز، اخلاق است و صداقت و احترام به حقوق و حریم دیگران!
امثال شهید مجتبی ابتدا خود را و شخصیت خود را ساختند و بر خودخواهی و تعلقات شخصی خویش غلبه کردند و آنگاه بهمصاف دشمن متجاوز شتافتند و هرگاه جز این بود، پیروزی بر دشمن اولاً حاصل نمیشد و ثانیاً اگر بهدست میآمد چون با مبانی اخلاقی سازگاری نداشت، ارزش و ماندگاری چندانی نمییافت و نمیتوانست پس از سالها اینگونه دلها و اندیشهها را متحول و مجذوب خویش سازد.
مجتبی رفت و به ابدیت پیوست و نام او در کنار دیگر عزیزان و شهیدان با نام کربلای چهار و شلمچه و اروند بر صفحهی تاریخ و بر لوح دل و جان ما ماندگار شد.
ما که از بدِ حادثه ماندهایم و خواسته یا ناخواسته بار انتقال این امانت و این میراث را بهدوش گرفتهایم، مسئولیتی بهمراتب سنگینتر از روزهای جنگ با دشمن متجاوز را متوجه خویش ساختهایم.
دشوارترین بخش مسئولیت امروز ما کوششی بیوقفه و پیوسته برای جلوگیری از تحریف محتوا و مضمون پیام شهیدان است و بعید نیست که این، آزمونی دشوارتر باشد چرا که امروز میراث شهیدان در خطر دستبرد مدعیانی است که برخلاف آنچه تظاهر میکنند و شعار میدهند، نه پایبندی به مبانی اخلاقی آن عزیزان دارند و نه در این راه خونی دادهاند و خون دلی خوردهاند و این خطری است بزرگ و آفتی است ویرانگر !