از میلاد تا معراج

از میلاد تا معراج

شهید مجتبی آدینه وند
از میلاد تا معراج

از میلاد تا معراج

شهید مجتبی آدینه وند

گزارشی از کتابخانه شهید آدینه وند (بخش دوم)


نگاهی اجمالی به دست نوشته های شهید مجتبی در حاشیه کتاب هایش ما را با چند نکته آشنا می سازد : اول این که سطح مطالعات او در آن سنین نوجوانی چقدر بالا بوده است . دوم این که مطالعاتش بسیار عمیق وبا دقت نظر و با تأمل همـراه بـوده اسـت که الـبته نمی توان انکار نمود که علاوه بر استعداد ، علاقه و همت او ، هدایت های برخی از معلمانش بویژه جناب آقای پیریایی در این توفیق او نقش بسزایی داشته است . وسوم این که عشق به شهادت در او چقدر شعله ور بوده است .


1-      1- در حواشی کتاب " تماشاگه راز" استاد شهید آیة الله مطهری مطالب ذیل را نگاشته است :

الف) صفحه 1 : دنیا دریایی است ژرف که همه جهان درآن غرقه شده اند . باید در آن کشتی بتقوا نشینی و آن کشتی را از ایمان پر کنی و بادبانش را توکل برافرازی ، ناخدای آن خرد و رهنمای آن دانش باشد و سنگری از شکیبایی برایش بسازی .

                 ------------------------------------

همانا عارفان سرمه بیداری شب به چشمهاشان کشیده اند و شب را در قیامند


ب) صفحه 96 : اکسیر حیات دو چیز است عشق آن دیگر بلا

( در حاشیه شعر نازپرورده تنعم نبرد راه به دوست     عاشقی شیوه رندان بلاکش  باشد )

ج) در صفحه 84 دور دو بیت زیر خط کشیده و آن را برجسته نموده است فتأمّل

حجاب چهره جان می شود غبار تنم      خوشا دمی که از این چهره پرده برفکنم

که این قفس نه سزای چومن خوش الحانی است    روم به روضه رضوان که مرغ آن چمنم

د) صفحه 197 : یادش گرامی آن عارف شیرین سخن ، مست صهبای ازل و بحق عاشق . رندی از رندان عالم سوز مطهری

ه) صفحه آخر: پروردگارا ! از این سقوط گاه عالم طبیعت و در زنجیرهای اخلاق رذیله ، فریادم بسوی تو بلند است و عرض می کنم به عزّت و جلالت قسم که حتماً و حتماً تو را معصیت خواهم کرد و خودم را هلاک خواهم نمود و در درکات عوالم سجین سقوط خواهم کرد مگر آنکه تو مرا نگهداری ، زیرا نفس من بزرگ شده همین دنیاست و هنوز میان ظلمت و نور فرق نمی گذارم- نتوانم گذارد

               --------------------------------------

بارالها ! ترا وسیله شفاعت اولیائت قرار می دهیم و اولیائت را وسیله پذیرش شفاعتشان


2-      2 - صفحه اول کتاب " علی و فلسفه الهی " علامه طباطبایی :

مَثَل انسان در شناخت خداوند بمثابه کسی است که در کنار دریایی است و دست به دریا زده وفقط می خواهد تناول کند ، کار به مقدار آب دریا ندارد.


3-    3 -  صفحه اول کتاب " قرآن در اسلام " علامه طباطبایی :

ان للقرآن ظهراً وبطناً ولبطنه بطناً الی سبعة ابطن معنی روشن و تحت اللفظی آیه را تنزیل می گویند . مراد از تأویل آیه آن چیزی است که آیه بسوی آن بر می گردد.


4-     4 -  صفحه اول کتاب " ولاء ها و ولایت ها " شهید مطهری :

      امام یعنی کسی که حامل درجات قرب و امیر قافله اهل ولایت بوده و رابطه انسانیت را با این واقعیت حفظ  می کند که در لسان قرآن امام نامیده می شود .

امام یعنی کسی که معالم دین را از او باید گرفت


5-      5 - صفحه اول کتاب " سیره نبوی " شهید مطهری :

   چهارشنبه 22/ 1 /63 مطالعه شد واقع در جبهه زبیدات – موسیان خاک عراق

6-     6 -  صفحه آخر یادنامه طلبه شهید سعید عابد :

  من مرگ هیچ شهیدی را باور نمی کنم ، نه باور نمی کنم . آنان اکنون در نزد خدای شهیدان از مشکوة الهی نور می گیرند و نورافشـانی می کنند . نورافشـانی بر مزارشان ؟ . . . نه ، نه آن جسم مادی و پوسیده در زیر خاک بلکه در سینه عارفان آری در سینه عارفان

بعد از وفات تربت ما در زمین مجوی        در سینه های مردم عارف مزار ماست

                    ------------------------------------------------------------------------

آری مزار شهید در سینه ماست و از این روست که معمای شهادت هرگز برای دشمن روشن نخواهد گشت .


7-     7 - صفحه 174 کتاب " تعلیم و تربیت در اسلام " شهید مطهری  

بیاد استاد معظم مطهری روحی فداه  

ای باد صبا ! سلام مارا به آن بدن مطهر برسان ... به آن بدن بگو اگرچه از تو ممانعت کردند در ترویج اسلام اما غم مخور... امروز اسلام رونقی دیگر بخود گرفته ، جوانها در مسیر اسلام با شور و شوق زائدالوصفی گام بر می دارند ، گام به آن سو که تو می خواستی ...

ای عزیز ! وقتی به خود می نگرم هرچه دارم حتی ذخیره روحیم همه را مرهون تو می دانم ...  روحت شاد و آهسته بخواب که در قلبها جای گرفتی ... و فراموش نخواهی شد.


                                                   

                                                 . . . ادامه دارد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.